معنی فارسی devotedness
B1دیوتکی، حالتی از وفاداری و اختصاص به یک هدف یا موضوع خاص.
The state of being dedicated or committed to a particular cause or goal.
- NOUN
example
معنی(example):
دیوتکی او به تحصیلاتش قابل تحسین است.
مثال:
Her devotedness to her studies is admirable.
معنی(example):
دیوتکی کلید موفقیت در هر زمینهای است.
مثال:
Devotedness is key to success in any field.
معنی فارسی کلمه devotedness
:
دیوتکی، حالتی از وفاداری و اختصاص به یک هدف یا موضوع خاص.