معنی فارسی devoter
B1شخصی که به یک عقیده یا دلیل خاصی وابسته و متعهد است.
A person who is committed to a cause or belief; a supporter.
- NOUN
example
معنی(example):
یک فرد دلبسته به خیریه اغلب وقت خود را صرف کمک به دیگران میکند.
مثال:
A devoter of charity often spends their time helping others.
معنی(example):
او یک دلبسته به مسائل زیستمحیطی است که همیشه پایداری را ترویج میکند.
مثال:
She is a devoter of environmental causes, always promoting sustainability.
معنی فارسی کلمه devoter
:
شخصی که به یک عقیده یا دلیل خاصی وابسته و متعهد است.