معنی فارسی dewily
B1با رطوبت شبنم، به ویژه در صبح به طور خاص، به حالتی مرطوب و شاداب اشاره دارد.
In a manner characterized by the presence of dew; moist and fresh.
- ADVERB
example
معنی(example):
چمن در صبح زود به طرز زیبایی تازه و شبنمی به نظر میرسید.
مثال:
The grass looked dewily fresh in the early morning.
معنی(example):
هوا به طرز شبنمی پیادهروی را دلپذیر کرد.
مثال:
The dewily air made the walk pleasant.
معنی فارسی کلمه dewily
:
با رطوبت شبنم، به ویژه در صبح به طور خاص، به حالتی مرطوب و شاداب اشاره دارد.