معنی فارسی dewooling
B1عمل یا فرایند پشمکشی از حیوانات را توصیف میکند.
The action or process of removing wool from animals.
- NOUN
example
معنی(example):
فرایند پشمکشی معمولاً در پایان بهار رخ میدهد.
مثال:
The process of dewooling typically occurs at the end of spring.
معنی(example):
پشمکشی برای سلامت گوسفندها ضروری است.
مثال:
Dewooling is essential for the health of the sheep.
معنی فارسی کلمه dewooling
:
عمل یا فرایند پشمکشی از حیوانات را توصیف میکند.