معنی فارسی dexterously

B1

به طور ماهرانه و با دقت انجام دادن یک کار.

In a skillful and careful manner.

example
معنی(example):

او با مهارت تجهیزات حساس را مدیریت کرد.

مثال:

He dexterously handled the delicate equipment.

معنی(example):

او با مهارت از چالش‌ها عبور کرد.

مثال:

She dexterously navigated through the challenges.

معنی فارسی کلمه dexterously

: معنی dexterously به فارسی

به طور ماهرانه و با دقت انجام دادن یک کار.