معنی فارسی dextorsal

B1

به سمت راست یا در سمت راست در ارتباط با یک موجود زنده یا ساختار آن.

Relating to the right side, especially in anatomical terms.

example
معنی(example):

وضعیت دکستورسال ماهی به آن کمک می‌کند بهتر شنا کند.

مثال:

The dextorsal position of the fish helps it swim better.

معنی(example):

در آناتومی، اصطلاح دکستورسال به سمت راست بدن اشاره دارد.

مثال:

In anatomy, the term dextorsal describes the right side of the body.

معنی فارسی کلمه dextorsal

: معنی dextorsal به فارسی

به سمت راست یا در سمت راست در ارتباط با یک موجود زنده یا ساختار آن.