معنی فارسی dezincked

B1

زدفرز شده از روی، فلزی که پروسه حذف روی را پشت سر گذاشته است.

Metal that has undergone the process of removing zinc.

example
معنی(example):

فلز زدفرز شده از روی بسیار قوی‌تر بود.

مثال:

The dezincked metal was found to be much stronger.

معنی(example):

پس از اینکه از روی زدفرز شد، ماده تمام آزمایش‌های استحکام را با موفقیت گذراند.

مثال:

After it was dezincked, the material passed all strength tests.

معنی فارسی کلمه dezincked

: معنی dezincked به فارسی

زدفرز شده از روی، فلزی که پروسه حذف روی را پشت سر گذاشته است.