معنی فارسی dezincking
B1زدفرز کردن، فرآیند حذف روی از اجزا به منظور بهبود عملکرد آنها.
The process of removing zinc from components to enhance their performance.
- VERB
example
معنی(example):
زدفرز کردن اجزا کارایی آنها را افزایش داد.
مثال:
Dezincking the components made them more efficient.
معنی(example):
آنها در حال حاضر چندین قسمت را برای تعمیرات زدفرز میکنند.
مثال:
They are currently dezincking several parts for repairs.
معنی فارسی کلمه dezincking
:
زدفرز کردن، فرآیند حذف روی از اجزا به منظور بهبود عملکرد آنها.