معنی فارسی diabolisation
B1عمل دیابولیزه کردن یا تبدیل به بدی.
The act of making someone or something appear to be evil.
- NOUN
example
معنی(example):
دیابولیزه کردن آن گروه بر اساس شایعات نادرست بود.
مثال:
The diabolisation of the group was based on false rumors.
معنی(example):
بهطور تاریخی، دیابولیزه کردن مخالفان در پروپاگاندای سیاسی اغلب مورد استفاده قرار گرفته است.
مثال:
Historically, the diabolisation of opponents has often been used in propaganda.
معنی فارسی کلمه diabolisation
:
عمل دیابولیزه کردن یا تبدیل به بدی.