معنی فارسی diabolization

B1

عمل دیابولیزه کردن یا تبدیل به بدی.

The act of portraying someone or something as evil.

example
معنی(example):

دیابولیزه کردن شیوه‌های فرهنگی می‌تواند به سوءتفاهم منجر شود.

مثال:

The diabolization of cultural practices can lead to misunderstanding.

معنی(example):

دانشمندان نسبت به دیابولیزه کردن نظرات متفاوت هشدار می‌دهند.

مثال:

Scholars warn against the diabolization of differing opinions.

معنی فارسی کلمه diabolization

: معنی diabolization به فارسی

عمل دیابولیزه کردن یا تبدیل به بدی.