معنی فارسی diadermic

B1

انواع محلول یا ترکیباتی که دارای ویژگی‌های درمانی مشابه با دیادرم هستند و به بهبود شرایط پوستی کمک می‌کنند.

Referring to substances that have healing properties similar to those of diaderm, often used in dermatology.

example
معنی(example):

خواص دیادرمیک این لوسیون بسیار مؤثر است.

مثال:

The diadermic properties of this lotion are very effective.

معنی(example):

او در کلاس زیست‌شناسی خود درباره‌ی محلول‌های دیادرمیک یاد گرفت.

مثال:

She learned about diadermic solutions in her biology class.

معنی فارسی کلمه diadermic

: معنی diadermic به فارسی

انواع محلول یا ترکیباتی که دارای ویژگی‌های درمانی مشابه با دیادرم هستند و به بهبود شرایط پوستی کمک می‌کنند.