معنی فارسی dialogical

B2

مربوط به گفت و گو، به ویژه در زمینه‌های تحلیلی و تفکری.

Pertaining to dialogue or conversation, especially in terms of analysis and thought.

example
معنی(example):

رویکرد دیالوگی ارتباط باز را تشویق می‌کند.

مثال:

The dialogical approach encourages open communication.

معنی(example):

در مطالعات دیالوگی‌اش، او تعامل ایده‌ها را بررسی می‌کند.

مثال:

In his dialogical studies, he examines the interplay of ideas.

معنی فارسی کلمه dialogical

: معنی dialogical به فارسی

مربوط به گفت و گو، به ویژه در زمینه‌های تحلیلی و تفکری.