معنی فارسی dialogising
B1فرایند تبدیل یک متن ناگفته به گفت و گو، که ارتباط و تعامل را تسهیل میکند.
The process of turning a narrative into dialogue to facilitate connection and interaction.
- VERB
example
معنی(example):
تکنیک دیالوژی کردن میتواند خوانندگان بیشتری را جذب کند.
مثال:
The technique of dialogising can attract more readers.
معنی(example):
او بر دیالوژی کردن مضامین برای ارائهای پویاتر تمرکز کرد.
مثال:
He focused on dialogising the themes for a more dynamic presentation.
معنی فارسی کلمه dialogising
:
فرایند تبدیل یک متن ناگفته به گفت و گو، که ارتباط و تعامل را تسهیل میکند.