معنی فارسی dialyze

B1

عمل دیالیز کردن، جداسازی مواد زائد از خون به کمک فرآیندی پزشکی.

To perform dialysis on a patient to cleanse the blood of toxins.

verb
معنی(verb):

To subject (something or someone) to dialysis.

معنی(verb):

To undergo dialysis.

example
معنی(example):

پزشکان می‌توانند بیماران با مشکلات جدی کلیوی را دیالیز کنند.

مثال:

Doctors can dialyze patients with severe kidney issues.

معنی(example):

اگر لازم باشد، تیم به طور فوری او را دیالیز خواهد کرد.

مثال:

If needed, the team will dialyze him urgently.

معنی فارسی کلمه dialyze

: معنی dialyze به فارسی

عمل دیالیز کردن، جداسازی مواد زائد از خون به کمک فرآیندی پزشکی.