معنی فارسی dialyzes

B1

دیالیز کردن، عمل پالایش و زدودن سموم از خون افراد مبتلا به نارسایی کلیه.

To perform the procedure of dialysis on patients, typically to treat kidney failure.

verb
معنی(verb):

To subject (something or someone) to dialysis.

معنی(verb):

To undergo dialysis.

example
معنی(example):

کلینیک بیماران را سه بار در هفته دیالیز می‌کند.

مثال:

The clinic dialyzes patients three times a week.

معنی(example):

او بیمارانش را با دقت و احتیاط دیالیز می‌کند.

مثال:

She dialyzes her patients with care and precision.

معنی فارسی کلمه dialyzes

: معنی dialyzes به فارسی

دیالیز کردن، عمل پالایش و زدودن سموم از خون افراد مبتلا به نارسایی کلیه.