معنی فارسی diaschisma
C1دیاسکیسم به معنای تقسیم و جداسازی بخشهایی از سیستم عصبی است که بر اثر آسیب متفاوت عمل میکنند.
A division of the brain's response or a separation of functions within the neural pathways.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشک مفهوم دیاسکیسم را برای دانش آموزان توضیح داد.
مثال:
The doctor explained the concept of diaschisma to the students.
معنی(example):
درک دیاسکیسم میتواند به تشخیص شرایط خاص کمک کند.
مثال:
Understanding diaschisma can help in diagnosing certain conditions.
معنی فارسی کلمه diaschisma
:
دیاسکیسم به معنای تقسیم و جداسازی بخشهایی از سیستم عصبی است که بر اثر آسیب متفاوت عمل میکنند.