معنی فارسی diaschistic
B2دیاسکیستیک به ویژگیهای تأثیرات آسیب مغزی بر عملکرد نواحی دیگر مغز اشاره دارد.
Relating to the concept of diaschisis; pertaining to the interactions among different brain regions after injury.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد دیاسکیستیک بر تعاملات بین بخشهای مختلف مغز تمرکز دارد.
مثال:
The diaschistic approach focuses on the interactions between different parts of the brain.
معنی(example):
او به بررسی اثرات دیاسکیستیک در نوروزنشناسی پرداخت.
مثال:
She studied diaschistic effects in neuroscience.
معنی فارسی کلمه diaschistic
:
دیاسکیستیک به ویژگیهای تأثیرات آسیب مغزی بر عملکرد نواحی دیگر مغز اشاره دارد.