معنی فارسی diastasis

B1

نوعی جدایی بین دیواره‌های عضلات شکم، به ویژه در دوران بارداری.

A condition characterized by the separation of rectus abdominis muscles.

example
معنی(example):

پزشک او را به دیستازیس رکتی تشخیص داد.

مثال:

The doctor diagnosed her with diastasis recti.

معنی(example):

مدیریت دیستازیس نیاز به تمرینات خاصی دارد.

مثال:

Managing diastasis requires specific exercises.

معنی فارسی کلمه diastasis

: معنی diastasis به فارسی

نوعی جدایی بین دیواره‌های عضلات شکم، به ویژه در دوران بارداری.