معنی فارسی diastatically

B1

به‌طور دیستاتیک، به‌صورتی که مرتبط با آنزیم‌های دیستاتیک باشد.

In a manner relating to the action of diastatic enzymes.

example
معنی(example):

نان به صورت دیستاتیک تقویت شده بود تا تخمیر بهتری داشته باشد.

مثال:

The bread was diastatically enhanced for better fermentation.

معنی(example):

این فرآیند بهترین عملکرد را زمانی دارد که به‌صورت دیستاتیک اعمال شود.

مثال:

This process works best when applied diastatically.

معنی فارسی کلمه diastatically

: معنی diastatically به فارسی

به‌طور دیستاتیک، به‌صورتی که مرتبط با آنزیم‌های دیستاتیک باشد.