معنی فارسی diastematomyelia
C2دیستاماتومیلیا، ناهنجاری نادر در تشکیل رشته‌های عصبی در نخاع.
A rare spinal cord defect characterized by a split in the spinal cord.
- NOUN
example
معنی(example):
دیستاماتومیلیا یک نقص نادر در نخاع است.
مثال:
Diastematomyelia is a rare spinal cord defect.
معنی(example):
بیمار در زمان تولد به دیستاماتومیلیا مبتلا تشخیص داده شد.
مثال:
The patient was diagnosed with diastematomyelia at birth.
معنی فارسی کلمه diastematomyelia
:
دیستاماتومیلیا، ناهنجاری نادر در تشکیل رشته‌های عصبی در نخاع.
