معنی فارسی dictational
B2دیکتهای، به سبکی از نوشتار گفته میشود که بر اساس دستورات و الگوهای مشخص باشد.
Relating to the act of dictating; characterized by authoritative instruction.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سبک نوشتن دیکتهای دنبال کردن آن را آسانتر میکند.
مثال:
The dictational style of writing makes it easier to follow.
معنی(example):
او کارهای دیکتهای را به کارهای خلاقانه ترجیح میدهد.
مثال:
She prefers dictational tasks over creative ones.
معنی فارسی کلمه dictational
:
دیکتهای، به سبکی از نوشتار گفته میشود که بر اساس دستورات و الگوهای مشخص باشد.