معنی فارسی dicty
B1دیکتی، به‌طور خاص به نوعی از جانداران اشاره می‌کند که در تحقیقات علمی و ژنتیکی مورد مطالعه قرار می‌گیرند.
Referring to organisms of the genus Dictyostelium, often studied for their unique life cycles.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
An upper-class black.
adjective
معنی(adjective):
Stylish and respectable; high-class
معنی(adjective):
Striving to seem stylish and respectable; pretentious
معنی(adjective):
Snobbish and uptight
example
معنی(example):
دانشمند موجود دیکتی را زیر میکروسکوپ مطالعه کرد.
مثال:
The scientist studied the dicty organism under a microscope.
معنی(example):
دیکتی معمولاً در مطالعات ژنتیکی استفاده می‌شود.
مثال:
Dicty is commonly used in genetic studies.
معنی فارسی کلمه dicty
:
دیکتی، به‌طور خاص به نوعی از جانداران اشاره می‌کند که در تحقیقات علمی و ژنتیکی مورد مطالعه قرار می‌گیرند.
