معنی فارسی dicynodont
C1دیسینودنت، گروهی از دنداندارهای منقرضشده هستند که به خصوص به خاطر دندانهای مختص به خود شناخته میشوند.
An extinct group of herbivorous synapsids characterized by their distinctive tooth morphology.
- noun
noun
معنی(noun):
A member of the Dicynodontia, an extinct group of therapsids.
example
معنی(example):
دیسینودنتها به خاطر دندانهای منحصر به فرد و رژیم غذایی گیاهخواریشان شناخته میشدند.
مثال:
Dicynodonts were known for their unique teeth and herbivorous diet.
معنی(example):
فossilهای دیسینودنتها به ما کمک میکند تا اکوسیستمهای باستانی را درک کنیم.
مثال:
The fossils of dicynodonts help us understand ancient ecosystems.
معنی فارسی کلمه dicynodont
:
دیسینودنت، گروهی از دنداندارهای منقرضشده هستند که به خصوص به خاطر دندانهای مختص به خود شناخته میشوند.