معنی فارسی dictyotic

B1

ساختاری که در بعضی جلبک‌ها و سلول‌ها مشاهده می‌شود و به سبک خاصی شکل می‌گیرد.

Characterized by a dictyotic structure, usually referring to certain growth patterns in algae.

example
معنی(example):

ساختار دیكتیوتیک سلول‌ها عملکرد آن‌ها را پشتیبانی می‌کند.

مثال:

The dictyotic structure of the cells supports their function.

معنی(example):

جلبک‌های دیكتیوتیک الگوهای رشد پیچیده‌ای را نشان می‌دهند.

مثال:

Dictyotic algae exhibit complex growth patterns.

معنی فارسی کلمه dictyotic

: معنی dictyotic به فارسی

ساختاری که در بعضی جلبک‌ها و سلول‌ها مشاهده می‌شود و به سبک خاصی شکل می‌گیرد.