معنی فارسی didder
B1عبارت نادقیق یا غیررسمی که نشاندهنده گشتن یا حرکت بیهدف است.
A colloquial term implying aimless or playful movement.
- VERB
example
معنی(example):
او در اتاق میچرخید و همه را میخنداند.
مثال:
He didder around the room, making everyone laugh.
معنی(example):
او تمام روز دور خود میچرخید و سعی داشت مشغول باشد.
مثال:
She didder the whole day, trying to keep busy.
معنی فارسی کلمه didder
:
عبارت نادقیق یا غیررسمی که نشاندهنده گشتن یا حرکت بیهدف است.