معنی فارسی die-linking
B1فرآیند اتصال اجزاء به یکدیگر به طوری که آنها بتوانند به صورت هماهنگ عمل کنند.
The process of connecting components in a way that allows them to operate together harmoniously.
- VERB
example
معنی(example):
پیوند دادن این قطعات نیاز به دقت و مهارت دارد.
مثال:
Die-linking these parts requires precision and skill.
معنی(example):
فرآیند پیوند دادن برای مونتاژ ماشینآلات پیچیده ضروری است.
مثال:
The die-linking process is essential for assembling complex machinery.
معنی فارسی کلمه die-linking
:
فرآیند اتصال اجزاء به یکدیگر به طوری که آنها بتوانند به صورت هماهنگ عمل کنند.