معنی فارسی difflation

B1

کاهش نرخ تورم، به ویژه زمانی که سطح عمومی قیمت‌ها همچنان بالا باقی می‌ماند.

A situation where inflation rates decrease, affecting overall price levels.

example
معنی(example):

دیفلاسیون به کاهش نرخ تورم اشاره دارد.

مثال:

Difflation refers to a decrease in the rate of inflation.

معنی(example):

اقتصاددانان در حال مطالعه دیفلاسیون هستند تا روندهای بازار فعلی را بهتر درک کنند.

مثال:

Economists are studying difflation to better understand current market trends.

معنی فارسی کلمه difflation

: معنی difflation به فارسی

کاهش نرخ تورم، به ویژه زمانی که سطح عمومی قیمت‌ها همچنان بالا باقی می‌ماند.