معنی فارسی diffractions

B2

دیفراکنس‌های متعدد به پدیده‌ای اشاره دارد که در آن امواج متعددة از موانع مختلف خم می‌شوند و الگوهای پیچیده‌ای را تشکیل می‌دهند.

Instances of diffraction that result in complex interactions of wave patterns.

noun
معنی(noun):

The bending of a wave around an obstacle.

معنی(noun):

The breaking up of an electromagnetic wave as it passes a geometric structure (e.g. a slit), followed by reconstruction of the wave by interference.

example
معنی(example):

دیفراکنس‌های متعدد می‌توانند به الگوهای موجی پیچیده منجر شوند.

مثال:

Multiple diffractions can lead to complex wave patterns.

معنی(example):

تحقیق در مورد دیفراکنس‌ها در اپتیک ضروری است.

مثال:

The study of diffractions is essential in optics.

معنی فارسی کلمه diffractions

: معنی diffractions به فارسی

دیفراکنس‌های متعدد به پدیده‌ای اشاره دارد که در آن امواج متعددة از موانع مختلف خم می‌شوند و الگوهای پیچیده‌ای را تشکیل می‌دهند.