معنی فارسی dighter
B1دوربیندار، کسی که در زمینهای خاص مشغول به کار است.
A person involved in the production or operation of a specific activity.
- NOUN
example
معنی(example):
دوربیندار در سازماندهی مراسم جامعه کمک کرد.
مثال:
The dighter helped organize the community event.
معنی(example):
به عنوان دوربیندار، او با چالشهای زیادی روبرو شد.
مثال:
As a dighter, she faced many challenges.
معنی فارسی کلمه dighter
:
دوربیندار، کسی که در زمینهای خاص مشغول به کار است.