معنی فارسی dilatate

B1

گسترش دادن یا انبساط یافتن به نوعی تعریف می‌شود.

To cause to expand or enlarge.

example
معنی(example):

مهندس نیاز داشت تا فلز را گسترش دهد تا با طراحی جدید تطابق داشته باشد.

مثال:

The engineer needed to dilatate the metal to fit the new design.

معنی(example):

آن‌ها برنامه‌ریزی کردند تا لوله را گسترش دهند تا فشار بیشتری را تحمل کند.

مثال:

They planned to dilatate the pipe to accommodate increased pressure.

معنی فارسی کلمه dilatate

: معنی dilatate به فارسی

گسترش دادن یا انبساط یافتن به نوعی تعریف می‌شود.