معنی فارسی dilatational
B2صفتی اشاره به انبساط یا گسترش در مواد یا اجسام.
Related to or causing expansion.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نیروهای انبساطی در ماده باعث شدند تا آن گسترش یابد.
مثال:
The dilatational forces in the material caused it to expand.
معنی(example):
مهندس تنش انبساطی را در سازهها مطالعه کرد.
مثال:
The engineer studied dilatational stress in structures.
معنی فارسی کلمه dilatational
:
صفتی اشاره به انبساط یا گسترش در مواد یا اجسام.