معنی فارسی dilatations
B1گشادی‌ها، افزایش اندازه یا قطر بخشی از بدن یا یک مجرای طبیعی، معمولاً به دلیل فشار یا واکنش به محرک‌ها.
The widening or expansion of a hollow structure or organ.
- noun
noun
معنی(noun):
Prolixity; diffuse discourse.
معنی(noun):
The act of dilating; expansion; an enlarging on all sides; the state of being dilated
معنی(noun):
A dilation or enlargement of a canal or other organ.
example
معنی(example):
پزشک گشادی‌ها در شریان‌های بیمار را توضیح داد.
مثال:
The doctor explained the dilatations in the patient's arteries.
معنی(example):
گشادی‌ها می‌توانند در بخش‌های مختلف بدن به عنوان واکنشی به محرک‌ها رخ دهند.
مثال:
Dilatations can occur in various parts of the body as a reaction to stimuli.
معنی فارسی کلمه dilatations
:
گشادی‌ها، افزایش اندازه یا قطر بخشی از بدن یا یک مجرای طبیعی، معمولاً به دلیل فشار یا واکنش به محرک‌ها.
