معنی فارسی dilatation

B1 /dɪleɪˈteɪʃ(ə)n/

فرآیند افزایش حجم یا اندازه یک ساختار، به ویژه در زمینه‌های پزشکی و علمی.

The act of dilating or the state of being dilated, often used in medical contexts.

noun

معنی(noun):

Prolixity; diffuse discourse.

معنی(noun):

The act of dilating; expansion; an enlarging on all sides; the state of being dilated

معنی(noun):

A dilation or enlargement of a canal or other organ.

example

معنی(example):

دیلاتاسیون به فرآیند گسترش یا انبساط اشاره دارد.

مثال:

Dilatation refers to the process of widening or expansion.

معنی(example):

دیلاتاسیون سرخرگ در تصویربرداری پزشکی مشاهده شد.

مثال:

The dilatation of the artery was observed in the medical imaging.

معنی فارسی کلمه dilatation

فرآیند افزایش حجم یا اندازه یک ساختار، به ویژه در زمینه‌های پزشکی و علمی.