معنی فارسی dilettanteism
B1دلیتانتئیسم به رویکردی گفته میشود که در آن فرد به طرز سطی و غیرحرفهای به موضوعات مختلف میپردازد.
The practice or state of being a dilettante; engaging in the arts or sciences without serious commitment.
- NOUN
example
معنی(example):
دلیتانتئیسم او در علوم مختلف منجر به پایگاه علمی گسترده و در عین حال سطحی شد.
مثال:
His dilettanteism in various sciences led to a broad yet shallow knowledge base.
معنی(example):
دلیتانتئیسم میتواند اغلب به قدردانی از بسیاری زمینهها منجر شود اما عمق ندارد.
مثال:
Dilettanteism can often lead to an appreciation for many fields but lacks depth.
معنی فارسی کلمه dilettanteism
:
دلیتانتئیسم به رویکردی گفته میشود که در آن فرد به طرز سطی و غیرحرفهای به موضوعات مختلف میپردازد.