معنی فارسی dilligrout
B1کسی که به کندی عمل میکند و در انجام کارها متوجه است.
A person who is slow in action; often implies a relaxed attitude.
- NOUN
example
معنی(example):
دلیگراوت اغلب به خاطر کند بودن مورد تمسخر قرار میگرفت.
مثال:
The dilligrout was often teased for being slow.
معنی(example):
دلیگراوت بودن چیز بدی نیست؛ گاهی خوب است که آرام باشید.
مثال:
Being a dilligrout isn't a bad thing; sometimes it's good to take your time.
معنی فارسی کلمه dilligrout
:
کسی که به کندی عمل میکند و در انجام کارها متوجه است.