معنی فارسی dimensible
B1دایمنسیبل، به معنای تغییرپذیری شکل یا وضعیت.
Capable of changing shape or form.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شی دایمنسیبل میتوانست شکل خود را تغییر دهد.
مثال:
The dimensible object could change its shape.
معنی(example):
دانشمندان مواد دایمنسیبل را برای تکنولوژیهای جدید مطالعه کردند.
مثال:
Scientists studied dimensible materials for new technologies.
معنی فارسی کلمه dimensible
:
دایمنسیبل، به معنای تغییرپذیری شکل یا وضعیت.