معنی فارسی dimication

B1

کاهش یا تسکین درگیری یا تنش به طوری که به یک نتیجه مثبت برسد.

The act of diminishing or reducing an intensity or conflict to achieve a resolution.

example
معنی(example):

تخفیف درگیری به یک راه حل صلح آمیز منجر شد.

مثال:

The dimication of the conflict led to a peaceful resolution.

معنی(example):

درک تخفیف در یک بحث می‌تواند از تشدید جلوگیری کند.

مثال:

Understanding the dimication in an argument can help prevent escalation.

معنی فارسی کلمه dimication

: معنی dimication به فارسی

کاهش یا تسکین درگیری یا تنش به طوری که به یک نتیجه مثبت برسد.