معنی فارسی dimly

B1 /ˈdɪmli/

به معنای با نور کم یا به صورت مبهم است.

In a faint or subdued manner; characterized by low light.

adverb
معنی(adverb):

In a dim manner.

example
معنی(example):

اتاق به طور کم‌نور روشن شده بود که فضایی دلپذیر ایجاد کرده بود.

مثال:

The room was dimly lit, creating a cozy atmosphere.

معنی(example):

او به طور کم‌رنگی می‌توانست اشیاء را در تاریکی ببیند.

مثال:

She could dimly see the objects in the darkness.

معنی فارسی کلمه dimly

: معنی dimly به فارسی

به معنای با نور کم یا به صورت مبهم است.