معنی فارسی dimna
B1نور کم و آرامشبخش، به ویژه در حوالی آب یا طبیعت.
A gentle or soft light, especially near water.
- NOUN
example
معنی(example):
تاریکی دریاچه آرام و ساکت بود.
مثال:
The dimna of the lake was serene and quiet.
معنی(example):
در تاریکی، آرامش و تنهایی یافتیم.
مثال:
In the dimna, we found peace and solitude.
معنی فارسی کلمه dimna
:
نور کم و آرامشبخش، به ویژه در حوالی آب یا طبیعت.