معنی فارسی dingdonging

B1

فرآیند یا عمل زنگ زدن، معمولاً به صداهای بلند و شاداب اشاره دارد.

The act of ringing a bell or making a sound similar to a bell.

example
معنی(example):

کودکان در جشن زنگ‌ها را زنگ می‌زدند.

مثال:

The children were dingdonging the bells at the festival.

معنی(example):

وقتی عبور کردیم، می‌توانستیم صدای زنگ زدن از داخل کلیسا بشنویم.

مثال:

As we walked by, we could hear dingdonging from inside the church.

معنی فارسی کلمه dingdonging

: معنی dingdonging به فارسی

فرآیند یا عمل زنگ زدن، معمولاً به صداهای بلند و شاداب اشاره دارد.