معنی فارسی dingeing
B1عمل یا فرآیند انجام کاری در یک فضای غیررسمی یا خوشایند.
The act of engaging in casual or enjoyable activities.
- OTHER
example
معنی(example):
او در پارک خوشحال میچرخید و از هوا لذت میبرد.
مثال:
She was dingeeing around the park, enjoying the weather.
معنی(example):
دینگهکردن در یک محیط سرگرمکننده میتواند حالت روحی شما را بهتر کند.
مثال:
Dingeing in a fun environment can boost your mood.
معنی فارسی کلمه dingeing
:
عمل یا فرآیند انجام کاری در یک فضای غیررسمی یا خوشایند.