معنی فارسی dingey
B1توصیف مکان یا فضایی نامناسب، تاریک و زشت.
Describes a place that is shabby, dark, or uninviting.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او همیشه به نظر میرسد که یک کافه دلگیر برای کار پیدا میکند.
مثال:
He always seems to find a dingey café to work in.
معنی(example):
اتاق دلگیر حال و هوای مرموزی داشت.
مثال:
The dingey room had an atmosphere of mystery.
معنی فارسی کلمه dingey
:
توصیف مکان یا فضایی نامناسب، تاریک و زشت.