معنی فارسی dingoed

B1

دنگو کردن در اینجا به معنای گذراندن زمان با خوشحالی و تفریح است.

To have spent time in a playful or enjoyable manner.

example
معنی(example):

او با دنگو کردن از طریق جنگل گذشت.

مثال:

He dingoed his way through the forest.

معنی(example):

آنها تمام شب در مهمانی دنگو کردند.

مثال:

They dingoed at the party all night.

معنی فارسی کلمه dingoed

: معنی dingoed به فارسی

دنگو کردن در اینجا به معنای گذراندن زمان با خوشحالی و تفریح است.