معنی فارسی dip-into-a-pocket

B1

از جیب خود پول خرج کردن یا برداشت کردن به ویژه در شرایطی که به دلیل ضرورت یا خیرخواهی باشد.

To take money from one's own resources, especially for a specific purpose or need.

example
معنی(example):

او مجبور شد که از جیبش برای پرداخت بلیت پول بردارد.

مثال:

She had to dip into her pocket to pay for the ticket.

معنی(example):

او اغلب از جیبش استفاده می‌کند تا به دیگران کمک کند.

مثال:

He often dips into his pocket to help others in need.

معنی فارسی کلمه dip-into-a-pocket

: معنی dip-into-a-pocket به فارسی

از جیب خود پول خرج کردن یا برداشت کردن به ویژه در شرایطی که به دلیل ضرورت یا خیرخواهی باشد.