معنی فارسی hit-the-roof
B1به معنای عصبانی شدن شدید و ناگهانی است، به ویژه به خاطر یک وضعیت ناخوشایند یا ناراحتکننده.
To become extremely angry or enraged.
- IDIOM
example
معنی(example):
وقتی صورتحساب را دید، به سقف رسید.
مثال:
When he saw the bill, he hit the roof.
معنی(example):
او وقتی فهمید پروازش لغو شده، به سقف رسید.
مثال:
She hit the roof when she found out that her flight was canceled.
معنی فارسی کلمه hit-the-roof
:
به معنای عصبانی شدن شدید و ناگهانی است، به ویژه به خاطر یک وضعیت ناخوشایند یا ناراحتکننده.