معنی فارسی diphtheritically
B1به صورت دیفتریک، در اشاره به نحوه واکنش یا وضعیت متاثر از دیفتری.
In a manner relating to or affected by diphtheria.
- ADVERB
example
معنی(example):
پزشک اشاره کرد که بیمار به طرز دیفتریک به درمان پاسخ داد.
مثال:
The doctor noted that the patient responded diphtheritically to the treatment.
معنی(example):
مناطق بدن که به دیفتری تحت تأثیر قرار گرفتهاند، نیاز به توجه ویژه دارند.
مثال:
Diphtheritically affected regions of the body require special attention.
معنی فارسی کلمه diphtheritically
:
به صورت دیفتریک، در اشاره به نحوه واکنش یا وضعیت متاثر از دیفتری.