معنی فارسی diphtheritis
B1دیفتریس، التهاب ناشی از عفونت دیفتری که میتواند باعث مشکلات جدی در تنفس گردد.
An inflammatory disease characterized by a bacterial infection in the throat.
- NOUN
example
معنی(example):
دیفتریس میتواند باعث درد شدید گلو و مشکل در تنفس شود.
مثال:
Diphtheritis can cause severe throat pain and difficulty breathing.
معنی(example):
این واکسن به جلوگیری از دیفتریس در کودکان کمک میکند.
مثال:
The vaccine helps prevent diphtheritis in children.
معنی فارسی کلمه diphtheritis
:
دیفتریس، التهاب ناشی از عفونت دیفتری که میتواند باعث مشکلات جدی در تنفس گردد.