معنی فارسی diplasion

B1

دیپلاسیون، حالتی که معمولاً به آسیب یا اختلال در یک بخش اشاره دارد.

The condition of being diplasic; often related to functional impairments.

example
معنی(example):

این تحقیق بر روی تأثیرات دیپلاسیون در اختلالات عصبی تمرکز کرد.

مثال:

The research focused on the effects of diplasion in neurological disorders.

معنی(example):

دیپلاسیون می‌تواند اگر به موقع درمان نشود، به عوارض منجر شود.

مثال:

Diplasion can lead to complications if not addressed early.

معنی فارسی کلمه diplasion

: معنی diplasion به فارسی

دیپلاسیون، حالتی که معمولاً به آسیب یا اختلال در یک بخش اشاره دارد.