معنی فارسی directrixes
C1خطهای ثابتی که در ریاضیات به عنوان مرجع برای تولید شکلی خاص به کار میروند.
Plural of directrix; lines that serve as a reference line for the generation of curves.
- NOUN
example
معنی(example):
در هندسه، خطهای مستقیم در یک سهمی به تعیین شکل آن کمک میکند.
مثال:
In geometry, the directrixes of a parabola help define its shape.
معنی(example):
مهندسان خطهای مستقیم را برای طراحی جدید محاسبه کردند.
مثال:
The engineers calculated the directrixes for the new design.
معنی فارسی کلمه directrixes
:
خطهای ثابتی که در ریاضیات به عنوان مرجع برای تولید شکلی خاص به کار میروند.