معنی فارسی disa

B1

دیسا، یک نام خاص یا شخصیت که ممکن است به معنی خاصی در داستان یا بافت موردنظر اشاره کند.

A character's name or a specific reference within a narrative.

example
معنی(example):

دیسا شخصیتی در داستان است.

مثال:

Disa is a character in the story.

معنی(example):

دیسا را دیروز در پارک دیدم.

مثال:

I met Disa at the park yesterday.

معنی فارسی کلمه disa

: معنی disa به فارسی

دیسا، یک نام خاص یا شخصیت که ممکن است به معنی خاصی در داستان یا بافت موردنظر اشاره کند.